نوروفیدبک و تعادل عاطفی
تعادل عاطفی، توانایی ذهن و بدن برای حفظ تعادل و انعطاف پذیری در مواجهه با چالش ها و تغییرات است. تعادل عاطفی سلامت جسمی را ارتقا می بخشد و یک پیش نیاز برای تندرستی و رشد شخصی است.
آنچه ما به عنوان ذهن خود تجربه می کنیم از افکار و احساسات ما تشکیل شده است و شادمانی ما بستگی به این دارد که در یک وضعیت روانی / عاطفی متعادل قرار بگیریم. همه ما گاه به گاه افکار و احساسات منفی را تجربه می کنیم. اما اگر خیلی طولانی در چنین حالتی بمانیم، توانایی بازگشت به موقعیت خنثی و متعادل خود را از دست می دهیم.
ممکن است خود را ببینیم که در یکی از حالتهای منفی مانند عصبانیت، ترس، نگرانی، از هم گسستگی، خود تخریبی یا افسردگی، عصبیت، تکانشگری، اضطراب، حملات هراس و مشکل خواب، عدم حرکت و بی انگیزگی یا تمرکز ضعیف، "قفل" شده ایم. این احساسات دقیقاً زیر سطح آگاهی گیر افتاده اند و غالبا نامشهود ولی در حال فعالیت هستند. این احساسات ناراحت کننده می تواند بر روند تفکر ما حاکم شده، باعث بروز واکنش های نامناسبی گردند که توانایی قرار گرفتن در بهترین حالت ممکن را از ما سلب کنند.
نوروفیدبک به مغز می آموزد که چگونه این عادت های غیر ارادی را بشکند و امکان برگشت به حالت طبیعی و رضایت بخش را به ما بدهد – تا بتوانیم با خوشبختی و انعطاف پذیری بیشتری با هر شرایطی روبرو شویم.
"من متوجه چنین تفاوتی شده ام. من به افکارم اجازه نمی دهم به اندازه سابق بر من غلبه کنند، من به طور کلی بهتر می خوابم و بیشتر بر اوضاع مسلط هستم. من می توانم از زندگی لذت ببرم آرام بودن - آه آن احساس صلح درونی – قابل قیمت گذاری نیست. " |
"یک تغییر اساسی بسیار خوب که در حال انجام است، این است که به من اجازه می دهد تا واقعا آرام شوم تا ببینم در این چند روز چه احساسی دارم، به جای واکنش نشان دادن یا احساس اینکه من نیاز به پاسخدهی سریعتر دارم." |
"من نوروفیدبک را به عنوان روشی بسیار مؤثر و دقیق برای رسیدن به منشأ مشکلات زندگی و حل کردن آنها یافتم. این به تغییر نگرش من نسبت به زندگی به روشی بسیار مثبت تر کمک کرد. " |
"در مواجهه با بعضی شرایط، برخلاف گذشته، اخم نمی کنم و به هم نمیریزم. من بیشتر از آنچه تاکنون انجام داده ام خود را شبیه خودم احساس می کنم و احساس می کنم فوق العاده هستم". |
"با جدا کردن من از اجزای خودم، ذهن و خانواده ام بارقه امید به من تابیده شده است. من می توانم ببینم که احساس و تجربه چیزها به روش های دیگر هم ممکن است. " |
"من بلافاصله تمام آشفتگی ها و به هم ریختگی هایی را که سالها جمع شده بود پاک و مرتب کردم. مثل این است که محیط خانه من مجبور است خود را با ذهن روشن تر من منطبق کند. " |