انواع مختلف نوروفیدبک چه هستند؟

کاربرد بالینی نوروفیدبک یک سابقه تقریبا 50 ساله دارد. در طول این مدت تنوع زیادی در رویکردها و روش های حوزه نوروفیدبک ایجاد شده است.

همه روشهای نوروفیدبک موثر هستند، اما سرعت دستیابی به نتایج و میزان اختصاصی بودن نتایج برای اهداف مورد نظر شما، همه به مهارت فردی که آن را انجام می دهد و توانایی ابزارهای وی بستگی دارد.

سیستمهای نوروفیدبک از ماشینهای تمرکز ساده تا آرایه های با حسگر کامل با قابلیت تصویربرداری عمقی از مغز متغیر هستند. این سیستم ها در دو دسته گسترده قرار می گیرند:

الف) نوروفیدبک سنتی یا EEG-نوروفیدبک

این سیستم همان نوروفیدبک سنتی است، و برای ده ها سال با موفقیت بسیار زیاد مورد استفاده قرار گرفته است. در کنار محصولات پر آوازه، EEG نوروفیدبک تلالو و شهرت کمتری دارد - اما بیش از آنچه تصور می رود انعطاف پذیری و اثربخشی دارد.

یک درمانگر ماهر می تواند هر کاری را که یک سیستم برند پر آوازه بتواند انجام دهد و حتی بیشتر از آن را، با نوروفیدبک سنتی انجام دهد. درمانگر مختار است که با استفاده از تجهیزات و رویکردهای متنوع آموزش مغز، با هر فرد به طرز متفاوتی کار کند و نقش بسیار فعال تری در آموزش مغز داشته باشد.

رایج ترین نوروفیدبک سنتی از دو حسگر استفاده می کند؛ 2 حسگر امواج مغزی، 2 حسگر گوش. با استفاده از این ها، پزشک می تواند فعالیت های سطح مغز را آموزش داده و آموزش را متناسب با فرد تنظیم کند. اگر یک متخصص زبده در راس کار باشد، نوروفیدبک سنتی می تواند برای طیف گسترده ای از اختلالات و بیماریها بسیار مؤثر باشد.

درمان با نوروفیدبک معمولی به تخصص بیشتری نیاز دارد و به همین دلیل است که متخصصین نوروفیدبک سنتی،  معمولاً کار خود را در دفاتر کار کوچک تر و کلینیک تک تخصصی ارائه می دهند و این امر یافتن آنها را دشوارتر می کند. البته این جستجو ارزش تلاش کردن را دارد.

بیشتر درمانگران نوروفیدبک  سنتی،  نهایتا عناصر سیستم بعدی را در آموزش های خود ادغام می کنند، و توانایی های خود را بیشتر گسترش می دهند.

ب) لورتا نوروفیدبک

لورتا نوروفیدبک یا نوروفیدبک سه بعدی بر مبنای قابلیت های نوروفیدبک سطحی، با نوآوریهای فراوانی که در آن ایجاد شده تولید، و با استفاده از نسل جدید تصویربرداری سه بعدی و ابزارهای آموزشی گسترش یافته است. لورتا نوروفیدبک در دست یک متخصص ماهر، قویترین و جدیدترین ابزار برای آموزش مغز است.

با استفاده از کلاه حاوی 19 حسگر کامل، یک متخصص می تواند هر تعداد از مناطق مغزی را که لازم است با هم آموزش دهد (بر خلاف مناطق سطحی تکی با نوروفیدبک 2 حسگری رایج). نوروفیدبک سه بعدی با استفاده از یک پایگاه داده تحقیقات پزشکی (Z-score) و تصویربرداری از مناطق عمقی مغز (LoRETA)، و با نشانه گرفتن فعالیت الکتریکی کلی (دامنه)، اتصال مغزی (ارتباطات)، سرعت پردازش (فاز) و بیشتر، می تواند به طور مستقیم کل شبکه های مغزی (نت ورک) را آموزش دهد.

 این کار با قابلیت تصویربرداری پیشرفته تر مغز امکان پذیر است. اگر بتوانید بهتر تصویربرداری کنید, بهتر تشخیص می دهید و سپس بهتر می توانید آموزش دهید. هدف گذاری بهتر یک ناحیه مغزی به معنای قابلیت اطمینان بیشتر از موفق شدن در درمان است. آموزش چندین منطقه به طور هم زمان به معنای جلسات آموزشی کمتر است.

برای متخصصین، امکان مشاهده تمام مدت آنچه دقیقا در کل مغز اتفاق می افتد، یک مزیت واقعی است. با پیشرفت نرم افزارهای تحقیقی، آنها میتوانند نقشه برداری کنند، ردیابی کنند، و آموزش را بطور کامل روزآمد نگه دارند.

 درمان با نوروفیدبک سه بعدی به مهارت و تجربه بیشتری نیاز دارد، و تجهیزات مورد نیاز برای آن بطور متوسط بیست برابر هزینه تجهیزات پایه ای قیمت دارند. از این رو، هزینه جلسات درمان با لورتا نوروفیدبک بیشتر از نوروفیدبک سنتی است. اما برای دستیابی به نتیجه، به جلسات کمتری نیاز است.